ضربالمثلي انگليسي وجود دارد كه ميگويد:
« كسي كه در حال رقص است اگر صداي موزيك او را نشنوي قطعا او را ديوانه ميپنداري»
دوستي در ايام عاشورا از من سؤال كرد كه چرا تو بر حسين (ع) گريه ميكني؟ حسين كه يك فرد عرب بيش نيست و اصلا تو كه روشنفكري چرا به واقعهاي مربوط به 1400 سال پيش گريه ميكني؟
با خود در اندیشه بودم كه اين اولين بار است به قومیت و ملیت حسين فكر ميكنم ، بگذار پا را فراتر بگذارم به مسلمان بودن حسين هم فكر نكردهام.حسين تعلق به دسته و گروه خاصي ندارد او متعلق به همه زمانها و مرزهاي جغرافيايي است.
حسين نماد عشق است. حسين خود نماد مرحلهاي است كه بايد از ان گذر كني تا به مقصد اصلي برسي.حسين مرحلهايست كه با توسل به آن میتوان نواي الهي را شنيد، شايد از طريق حسین میتوان رخ معشوق را ديد.
چه زیبا در فيلم شب دهم ميگفت: كه اگر در زمين عاشق نشده باشي هرگز آمادگي عشق در مرتبههاي آسماني آن را نداري.
بايد عاشق باشي تا رخ يار را درك نمايي ، يعني اگر يار رخ بنمايد انسان تا حد جنون پيش ميرود و شروع به رقص مينمايد ، آنانکه قادر به شنيدن نواي آهنگين آن نيستند عاشق را ديوانه بپندارند.
هماكنون كه اين مطلب را مينويسم در سالگرد مولانا شاعر نامي و عارف بزرگ كشورمان هستيم و در احوال ايشان ميخواندم كه بعضي از شبها تا صبح يكصد هزار بيت شعر ميسرود و در آخر همه آنها را پاره ميكرد و شروع به رقص در بيابان مينمود ، همه ميگفتند مولانا مجنون شده است.
وقتي انسان صداي آهنگي را شنيد و رخ يار جلوهگر شد ديگر هيچ آرام و قرار ندارد ، اگر چه سعي مينمايد كه مانند همه مردم كه در عدم بصيرت به سر ميبرند رفتار كند ولي ديگر امكانپذير نيست.
دچار رفتارها و بيقراريهايي ميشود كه از نظر جامعه گنگ ، غيرعادي جلوه مينمايد و فرد غيرطبيعي جلوه ميكند واینجاست كه در تاريخ منصورحلاجها، بهلولها، بايزيد بسطاميها شكل ميگيرند. بياييد تلاش كنيم شايستگي شنيدن آهنگ الهي را به دست آوريم و اين آغاز راه عاشقي است.
رضا